به نام خدا
نگاهی به چرایی مطالعه تاریخ:
برای پاسخ به سوال چرا تاریخ بخوانیم؟ چندین جواب منطقی وجود دارد. ما برای مطالعه ی تاریخ قطعا باید به این پرسش پاسخ بدهیم تا سود اینکار مشخص شود و همچنین روند مطالعه آشکارتر شود و انگیزه ی مطالعه روزافزون شود.
اولین جوابی که ما بار ها شنیده ایم این است: ” کسی که تاریخ نمیخواند تاریخ برایش تکرار میشود و محکوم به اشتباهات پیشینیان است. “ این پاسخ خوبه و هم قابل پذیرش اما بدید شخص بنده پاسخ بهتر و منطقی تر، درک علم هست.
” کسی که تاریخ علمی را میداند درک درستی از آن علم کسب میکند. کسی که تاریخ علمی را مطالعه نمیکند مجبور است مجدد آن تاریخ را طی کند تا درک درستی از آن علم را کسب کند. “
وقتی ما ریشه پیدایش علم یا مهارتی و یا هنری را بدانیم، بهتر میتوانیم مسیر خودمون رو پیدا کنیم و آن علم را تحلیل و بررسی کنیم. هر علمی که کنون در دسترس هست نتیجه ی چندین تکامل پی در پی هست پس بررسی چرایی این تکاملات از الزامات درک علم است و ما نباید فراموش کنیم که موسیقی علاوه بر هنر یک علم است.
نگاهی کلی به ساختار تاریخ:
ما برای برسی تاریخ چندین منبع در دسترس داریم که به آنها مراجعه میکنیم که مهمترین آنها عبارتند از نگاره های باستانی، سنگ نوشته ها، منابع مکتوب به جا مانده و اجسام کشف شده.
همانطور که میدانید اتفاقی مهم و سرنوشت ساز میتواند تاریخ را به بخش های مختلفی تقسیم کند. همانند تاریخ ایران که به دو دوره ی 1- قبل از اسلام و 2- بعد از اسلام تقسیم میشود، تاریخ غرب نیز به قسمت های مختلفی تقسیم میشود که به شرح زیر است:
1- باستان ( تا حدود سال 450 م )
6- رمانتیک ( 1900-1800 م )
7- عصر مدرن
(که با زدن لینک هر کدام از دوره های تاریخی میتوانید مسائل مربوط به آن دوره را مطالعه کنید.)
تاریخ نگاری:
اما در مورد خود تاریخ نگاری چند دسته وجود دارد که به شرح زیر است:
1- شمسی یا خورشیدی ( مبدا هجرت پیامبر اسلام به مدینه )
2- هجری قمری ( مبدا از هجرت پیامبر اسلام به مدینه )
3- میلادی ( مبدا تاریخ از تولد مسیح )