تاریخ موسیقی – دوره قرون وسطی

قرون وسطی (1450-450 م):

 

“چه پیشرفتی داریم میکنیم. در قرون وسطی آنها خود من را میسوزاندند اما حالا به سوزاندن کتابهایم قناعت کردند.”
زیگموند فروید

 

یک هزاره از تاریخ غرب را قرون وسطی این دوره از تاریخ با فروپاشی امپراطوری رم آغاز شد و همراه جنگ و آشوب و .. بسیاری بود اما در   قرن های آخر این دوره که پلی به سوی رنسانس است، شاهد رشد و پیشرفت فرهنگی بسیاری هستیم. اتفاق مهمی که در این دوران افتاد، سلسله جنگ های صلیبی( 1096-1291 م ) بود که مسیحیان به راه انداختند و قصدشان گرفتن بیت المقدس (اورشلیم) از مسلمانان بود.

در قرون وسطی اختلاف طبقاتی بسیار بود و سه طبقه ی عمده در جامعه جریان داشت: 1- اشراف 2- دهقان 3- روحانیون  که خب کلا قرون وسطی در مذهب گذشت. اروپا در قرن چهاردهم دچار گرفتاری و جنگ شد و در سال 1350 م حدود یک چهارم جمعیت اروپا در اثر طاعون مردند. کلیسا چشمگیرترین بنا در بین مناظر بحساب می آمد و کلیسا حاکم تفکر آن دوران بود و روحانیون قدرت بسیار داشتند. اغلب موسیقیدانان نیز در آن دوره در خدمت کلیسا بودند و زنان در محافل عمومی حق آواز نداشتند.

                                                     

هیلگارد فن بینگن ” نیز سرپرست گروه آواز زنان بود و همانطور که گفته شد، زنان فقط محافل خصوصی حق آواز داشتند. موسیقی در آن دوران بیشتر جنبه ی مذهبی داشت و ساز خیلی رواج نداشت و بیشتر موسیقی آوازی رایج بود. ارگ کلیسایی تا سال 1000 نمود پیدا کرد اما ارگ ها دارای صدای بسیار زیادی بود که گاهی تا کیلومتر ها صدای آن میرسید!!! و خب قطعا حواس عبادت کنندگان را پرت میکرد. دو نوع نیایش راج آن دوره ” مس ” و  ” نماز ” بود. مس مهمترین نیایش بود که در آن تصویر شام آخر مسیح در آن بازنمود میشد.

 

سرود های گرگوریایی از معروف ترین موسیقی های آن دور بود و حدود 1000 سال موسیقی رسمی کلیسای کاتولیک بود. این نوع سرود ها توسط پاپ گرگوریوس کبیر پایه گذاری شد. امروزه سرود گرگوریایی رایج نیست زیرا به زبان های بسیاری ترجمه شد و ماهیت خودش را از دست داد. خب بنا به مطالب گفته شده موسیقی و تفکر بارز آن دوران مذهبی بود اما در عین حال موسیقی غیر مذهبی نیز در اروپا رواج داشت و ” هانری دمالین ” الهیات دان قرن 13 نیز به لذت موسیقی غیر مذهبی اشاره میکند.

همچنین دو گروه بسیار مهم در آن دوران مهاجرت کردند که تاثیر زیادی در آن دوران گذاشتند به اسم ” تروور ها ” و ” ترابادور ها ” این دو گروه متشکل از شعرا و موسیقیدانان بودند. تروور ها در شمال فرانسه بودند و تروبادور ها در جنوب فرانسه و نام آنها از ابداع و اکتشاف گرفته شده است. این دو گروه عمدتا با مضمون عشق آرمانی و دست نیافتنی که بانویی هست در دربار قطعه میساختند و برخی نیز در مورد جنگ های صلیبی قطعه میساختند. نقش این دو گروه متفاوت بود برخی مثل دوک آکیتن اشراف زاده بودند و برخی از مردم عادی. بنابه اطلاعات در دست، آهنگ های این دو گروه دارای فرکانس مشخص و ریتم نامشخص است. این دو گروه بافت تک صدا داشتند و نت ها را با نئوم مشخص میکردند.

گروه بعدی که بسیار مهم هستند ” خنیاگران ” یا دوره گردان بودند. این گروه از مردم عادی بودند و به رقص و آواز میپرداختند و مردم را سرگرم میکردند. گروه خنیاگران گاهی وقت ها تروور ها و تروبادور ها را با آواز همراهی میکردند. خنیاگران در عصری که روزنامه وجود نداشت کار اطلاع رسانی خبر را انجام میدادند.

مسئله ی دیگر در مورد رقص ” استامپی ” است. این نوع رقص دارای 3 ضرب و تند و چابک بود و اغلب خنیاگران آن را اجرا میکردند.

                                               

نت نگاری از آغار:

نظریه های زیادی بر سر آغاز نت نگاری وجود دارد. برخی میگویند در بین النهرین و در دوره باستان نت نگاری وجود داشته و برخی میگویند شواهدی بر وجود نظام نت نگاری در باستان وجود ندارد اما چیزی که ما از آن مطمئن هستیم، وجود اسم نت ها و نامگذاری آن در باستان و نت نگاری به شکل نئوم در قرون وسطی است.

گوئیدو د آرتسو ” ( 990-1050 م ) کشیش مقیم فرانسه یکی از بزرگترین نظریه پردازان موسیقی در دوران باستان است که به نحوی اسم نت ها و خطوط حامل را اختراع کرد.

ابتدا نظام هجایی وجود داشت که در ایتالیا و فرانسه معمول بود. این نظام از آن جایی

پیدا شد که ارتسو در یکی از اشعار، اول هر جمله را یک نت با فرکانس های مختلف

در نظر گرفت.

Ut Queat Laxis Resonare Fibris Mira Gestorum Famuli Tuorum Solve Poluti Labireatum Sancte  Johanns

که نت های ما شش نت با نام های ” اوت،ر،می،فا،سل و لا ” شد. بعدا طی تکامل نت

های ما به نظام هفت نتی امروزی تبدیل شد و اوت که تلفظ سختی داشت، حذف شد و

جایش را نت گرفت.

نت نگاری به کشور های دیگر نفوذ کرد و اختلاف هایی بین نظام هجایی پیش آمد که باعث بوجود آمدن نظام الفبایی شد. نظام الفبایی به این شکل شد که برای هر کدام از نت های هجایی یک حرف انگلیسی را در نظر  گرفتند و چون در نظام یونان باستان نت لا مبدا بود از نت لا شروع کردند و نامگذاری کردند. مورد بعدی در مورد خطوط حامل است که آرتسو اختراع کرد. این خطوط در ابتدا به این شکل بود که هر خط را با یک رنگ مشخص میکردند و اسم نت آن را مینوشتند. این نت ها در دفتر های بزرگ در چهار طرف نوشته میشد و همه دور میزی می نشستند و قطعه را اجرا میکردند. بعدا ها با توجه به بازه ی صوتی کلید اختراع شد.

 

در بین مطالب مطالبی که گفته شد تاکید میشود که بافت رایج آن دوره تک صدا بود و به خط مستقل آن ” کانتوس فیرموس ” میگفتند. در بین سال های 700 تا 900 میلادی نخستین گام ها برای تحول در موسیقی برداشته شد و یک خط ملودی دیگر به خط اصلی اضافه شد که آن را ” ارگانوم ” نامیدند. پس ارگانوم فرمی است دو خطی که مدل های مختلفی دارد و معروف ترین آن ارگانوم ملیزماتیک است.

در سال 528 میلادی یک سازماندهی کلی به کلیسا ها داده شد که باعث شد کلیسا های شرقی نیز رو به جلو حرکت کند.

از سال 1150 م به بعد پاریس پایتخت فکری اروپا شد. دانشگاه پاریس برجسته ترین دانشوران را جذب میکرد و کلیسای نوتردام مرکز علمی و فرهنگی بزرگی بود که دو تن از بزرگترین آهنگسازان تاریخ یعنی ” لئونن ” و ” پروتن ” را به خود جذب کرده بود و پیروان آنان را پیروان مکتب نوتردام می نامند. با آغاز قرن 14 شاهد جنگ و فروپاشی و طاعون و … هستیم و کم کم رو به سمت بزرگ شدن بعد دنیوی نسبت به بعد مذهبی پیش میرویم. دقت شود که در تمام دوران قرون وسطی قدرت و اقتدار دست کلیسای کاتولیک بود. درس و فلسفه ای که دانش آموزان میخوانند بر اساس فلسفه ی ” اسکولاستیک ” بود که وابسطه به کلیسا و کاملا مذهبی بود.

مراجع:

_ تاریخ موسیقی آکسفورد ( جرالد ایبرهم )

_ درک و دریافت موسیقی ( راجر کمین )

_تئوری موسیقی ( پرویز منصوری )